شکستن و خرد کردن. (معجم متن اللغه) (ناظم الاطباء). شکستن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، زجر کردن شتررا بر آب به لفظ هت هت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). راندن شتر را به سوی آب به لفظ هت هت. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) ، تند و بسیار سخن راندن. (ناظم الاطباء). تند سخن گفتن. (معجم متن اللغه) (اقرب الموارد). شتابی کردن در سخن. (منتهی الارب)
شکستن و خرد کردن. (معجم متن اللغه) (ناظم الاطباء). شکستن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، زجر کردن شتررا بر آب به لفظ هت هت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). راندن شتر را به سوی آب به لفظ هت هت. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) ، تند و بسیار سخن راندن. (ناظم الاطباء). تند سخن گفتن. (معجم متن اللغه) (اقرب الموارد). شتابی کردن در سخن. (منتهی الارب)
کلمه ای است که بدان شتررا بر آب زجر کنند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). صوتی است که بدان شتر را به سوی آب رانند. (اقرب الموارد). اذا وقف البعیر علی الردهه فلاتقل له هت هت، مثلی است که برای ترک اصرار در پند و اندرز در مورد کسی که هوش وی آشکار باشد، گفته میشود. (اقرب الموارد)
کلمه ای است که بدان شتررا بر آب زجر کنند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). صوتی است که بدان شتر را به سوی آب رانند. (اقرب الموارد). اذا وقف البعیر علی الردهه فلاتقل له هت هت، مثلی است که برای ترک اصرار در پند و اندرز در مورد کسی که هوش وی آشکار باشد، گفته میشود. (اقرب الموارد)